گذشتهی ساده:
exhortedشکل سوم:
exhortedسومشخص مفرد:
exhortsوجه وصفی حال:
exhortingنصحیت کردن، تشویق کردن، ترغیب کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I exhorted the students against gambling.
دانشجویان را از قمار برحذر کردم.
We exhorted Reza to give up opium.
ما رضا را به ترک تریاک ترغیب کردیم.
The priest exhorted us to help the poor.
کشیش صمیمانه خواستار شد که به مستمندان کمک کنیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «exhort» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exhort