تحریک کردن، اغفال کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They egged each other on to argue and to fight.
آنها یکدیگر را به بحث و جدل تحریک کردند.
He continued to take off his clothes while the crowd egged him on.
همچنان که مردم او را تحریک میکردند، او به درآوردن لباسش ادامه داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «egg on» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/egg-on