با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sic

sɪk sɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective adverb
(such) چنین
adjective adverb
جست‌وجو کردن، علامت چاپی به معنی به‌عمد چنین نوشته شده
- He sicked his dog on me.
- سگش را به من کیش کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sic

  1. verb Urge to attack someone
    Synonyms: set

ارجاع به لغت sic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sic

لغات نزدیک sic

پیشنهاد بهبود معانی