فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Scary

ˈskeri ˈskeəri

صفت تفضیلی:

scarier

صفت عالی:

scariest

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1

ترسناک، وحشتناک، هراس‌انگیز، مایه‌ی هراس، اضطراب‌آور

That horror movie was so scary that I had to cover my eyes.

آن فیلم ترسناک آنقدر هراس‌انگیز بود که مجبور شدم جلوی چشمانم را بگیرم.

a scary ambiance

محیطی ترسناک

adjective

ترسیده، هراسیده، ترسو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scary

  1. adjective frightening, terrifying
    Synonyms:
    shocking alarming intimidating horrifying terrifying chilling unnerving spooky creepy eerie spine-chilling hair-raising bloodcurdling horrendous hairy
    Antonyms:
    calming soothing encouraging

لغات هم‌خانواده scary

ارجاع به لغت scary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scary

لغات نزدیک scary

پیشنهاد بهبود معانی