امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bloodcurdling

ˈblʌdˌkɜrːdlɪŋ ˈblʌdˌkɜːdlɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
ترس‌آور، وحشتناک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bloodcurdling

  1. adjective Causing great horror
    Synonyms:
    hair-raising horrible horrid nightmarish horrific terrific

ارجاع به لغت bloodcurdling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bloodcurdling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bloodcurdling

لغات نزدیک bloodcurdling

پیشنهاد بهبود معانی