آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Rattling

    ˈrætlɪŋ ˈrætlɪŋ

    گذشته‌ی ساده:

    rattled

    شکل سوم:

    rattled

    سوم‌شخص مفرد:

    rattles

    معنی rattling | جمله با rattling

    adverb

    جانانه، بشاش، تند، خیلی تند، خیلی خوب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    a rattling good time

    اوقات بسیار خوش

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد rattling

    1. verb disconcert, upset someone
      Synonyms:
      bothering upsetting disturbing annoying confusing agitating unsettling disconcerting shaking flustering perturbing perplexing disquieting discomfiting distracting jarring stunning unnerving fazing discomposing confounding ruffling toying tossing rocking flurrying sounding creaking clattering chattering chatting babbling prattling jabbering jangling clacking prating noising jiggling
      Antonyms:
      soothing appeasing placating
    1. verb to make or cause to make a succession of short, sharp sounds
      Synonyms:
      knocking clattering clacking chattering
    1. verb to talk rapidly and incessantly
      Synonyms:
      chattering gabbing jabbering prattling blabbering clacking chitchatting jawing gassing prating palavering spieling
    1. adjective quick and energetic
      Synonyms:
      lively brisk zippy merry snappy alert wonderful marvelous marvellous terrific tremendous fantastic grand wondrous spanking howling
    1. noun a rapid series of short loud sounds (as might be heard with a stethoscope in some types of respiratory disorders)
      Synonyms:
      rattle rale
    1. adverb used as intensifiers; `real' is sometimes used informally for `really'; `rattling' is informal
      Synonyms:
      very really real

    سوال‌های رایج rattling

    گذشته‌ی ساده rattling چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده rattling در زبان انگلیسی rattled است.

    شکل سوم rattling چی میشه؟

    شکل سوم rattling در زبان انگلیسی rattled است.

    سوم‌شخص مفرد rattling چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد rattling در زبان انگلیسی rattles است.

    ارجاع به لغت rattling

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «rattling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rattling

    لغات نزدیک rattling

    • - rattlesnake weed
    • - rattletrap
    • - rattling
    • - rattly
    • - ratton
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.