آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Sounding

    American: ˈsaʊndɪŋ British: ˈsaʊndɪŋ

    گذشته‌ی ساده:

    sounded

    شکل سوم:

    sounded

    سوم‌شخص مفرد:

    sounds

    معنی sounding

    adjective A2

    صداسازی، تولید صدا، آوازایی

    adjective

    پرطنین

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    adjective

    غلوآمیز، پر هارت و پورت

    noun

    ژرفایابی، ژرفاسنجی، عمق سنجی

    noun

    فضا پژوهی، آسمان پژوهی (با موشک یا امواج رادیو)

    noun

    (جمع) دادههای گردآوری شده در اثر ژرفاسنجی یا فضا پژوهی

    noun

    (به‌ویژه در نظر پرسی‌های همگانی - جمع) زمینه‌یابی مقدماتی

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sounding

    1. adjective appearing to be as specified; usually used as combining forms
      Synonyms:
      making a sound looking calling ringing echoing reverberating roaring booming thundering whispering murmuring crying screaming bellowing growling rumbling crashing clattering rattling splattering whirring bumping thudding clanging clinking clicking ticking pinging squealing clucking chirping peeping tinkling pattering soughing making a noise making a racket making a clatter
    1. verb to pronounce
      Synonyms:
      articulating enunciating verbalizing
    1. verb to seem
      Synonyms:
      appearing looking seeming
    1. verb utter with vibrating vocal chords
      Synonyms:
      voicing vocalizing resounding proclaiming publishing uttering heralding testing trying examining exploring marking ruling probing gauging plumbing fathoming
    1. verb make a certain noise or sound
      Synonyms:
      shouting singing humming buzzing blowing banging roaring whining thumping crashing slamming rattling clapping moaning crackling creaking breaking smashing shrieking whispering murmuring clanking clattering chattering rumbling booming thudding blasting jarring vibrating resounding reverberating echoing snapping playing bursting exploding detonating blaring going clacking jangling prattling pattering babbling gabbling jabbering barking shrilling quavering clinking cackling croaking squawking reflecting
      Antonyms:
      quieting

    سوال‌های رایج sounding

    گذشته‌ی ساده sounding چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده sounding در زبان انگلیسی sounded است.

    شکل سوم sounding چی میشه؟

    شکل سوم sounding در زبان انگلیسی sounded است.

    سوم‌شخص مفرد sounding چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد sounding در زبان انگلیسی sounds است.

    ارجاع به لغت sounding

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sounding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sounding

    لغات نزدیک sounding

    • - soundboard
    • - sounder
    • - sounding
    • - sounding board
    • - sounding line
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.