گذشتهی ساده:
soundedشکل سوم:
soundedسومشخص مفرد:
soundsصداسازی، تولید صدا، آوازایی
غلوآمیز، پر هارت و پورت
ژرفایابی، ژرفاسنجی، عمق سنجی
فضا پژوهی، آسمان پژوهی (با موشک یا امواج رادیو)
(جمع) دادههای گردآوری شده در اثر ژرفاسنجی یا فضا پژوهی
(بهویژه در نظر پرسیهای همگانی - جمع) زمینهیابی مقدماتی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sounding» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sounding