امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ticking

ˈtɪkɪŋ ˈtɪkɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    ticked
  • شکل سوم:

    ticked
  • سوم‌شخص مفرد:

    ticks

معنی

noun
پارچه‌ی ضخیم و محکم ( برای روکش تشک و لحاف و بالش)، پارچه‌ی روتشکی، متقال (راهراه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ticking

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ticking» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ticking

لغات نزدیک ticking

پیشنهاد بهبود معانی