گذشتهی ساده:
tickedشکل سوم:
tickedسومشخص مفرد:
ticksپارچهی ضخیم و محکم ( برای روکش تشک و لحاف و بالش)، پارچهی روتشکی، متقال (راهراه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ticking» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ticking