Rattletrap

American: ˈrætlˌtræp British: ˈrætlˌtræp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
قراضه، دارای صدای تق‌تق، لغزنده، سست، پر‌حرف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rattletrap

  1. adjective having a high center of gravity
    Synonyms:
    rickety tottery makeshift
  1. noun anything wrecked
    Synonyms:
    old car heap jalopy

ارجاع به لغت rattletrap

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rattletrap» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rattletrap

لغات نزدیک rattletrap

پیشنهاد بهبود معانی