Tottery

ˈtɒtəri ˈtɒtəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

لرزان، مرتعش، متزلزل، ناپایدار، سست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tottery

  1. adjective not physically steady or firm
    Synonyms:
    unsteady shaky unstable wobbly rickety precarious tottering
  1. adjective lacking stability
    Synonyms:
    unstable unsure shaky weak unsteady insecure precarious wobbly infirm tottering

ارجاع به لغت tottery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tottery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tottery

لغات نزدیک tottery

پیشنهاد بهبود معانی