آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Fright

fraɪt fraɪt

گذشته‌ی ساده:

frighted

شکل سوم:

frighted

سوم‌شخص مفرد:

frights

وجه وصفی حال:

frighting

شکل جمع:

frights

معنی fright | جمله با fright

noun C1

ترس ناگهانی، هراس، وحشت، ترساندن، رم دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The bursting of the firecracker filled them with fright.

در رفتن ترقه آن‌ها را وحشت‌زده کرد.

She cried out in fright.

از ترس فریاد کشید.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fright

  1. noun extreme apprehension
    Antonyms:
    fearlessness
  1. noun horrifying or unpleasant sight
    Antonyms:

Collocations

give someone a fright

کسی را زهره‌ترک کردن، هول‌زده کردن

take fright (at something)

رمیدن، ناگهان وحشت کردن (از چیزی)، ترسیدن (از چیزی)

Idioms

get the fright of one's life

از ترس قالب تهی کردن، زهره ترک شدن

لغات هم‌خانواده fright

سوال‌های رایج fright

گذشته‌ی ساده fright چی میشه؟

گذشته‌ی ساده fright در زبان انگلیسی frighted است.

شکل سوم fright چی میشه؟

شکل سوم fright در زبان انگلیسی frighted است.

شکل جمع fright چی میشه؟

شکل جمع fright در زبان انگلیسی frights است.

وجه وصفی حال fright چی میشه؟

وجه وصفی حال fright در زبان انگلیسی frighting است.

سوم‌شخص مفرد fright چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد fright در زبان انگلیسی frights است.

ارجاع به لغت fright

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fright» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fright

لغات نزدیک fright

پیشنهاد بهبود معانی