با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Trepidation

ˌtrepəˈdeɪʃn ˌtrepəˈdeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
بیم و هراس، آشفتگی، لرزش، رعشه، وحشت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- We read the list of the casualties with trepidation.
- با ترس و لرز فهرست تلفات را خواندیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد trepidation

  1. noun anxiety, worry
    Synonyms: agitation, alarm, apprehension, blue funk, butterflies, cold feet, cold sweat, consternation, creeps, dismay, disquiet, disturbance, dread, emotion, excitement, fear, fright, goose bumps, horror, jitters, nervousness, palpitation, panic, perturbation, shock, terror, trepidity, uneasiness, worriment
    Antonyms: calm, contentment, happiness

ارجاع به لغت trepidation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trepidation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trepidation

لغات نزدیک trepidation

پیشنهاد بهبود معانی