آزرده، محنترسیده ،مغموم ، ستمدیده، محروم(شده) از حق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They felt aggrieved at not being allowed to enter.
از اینکه به آنان اجازهی ورود داده نشد، احساس رنجیدگی کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «aggrieved» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aggrieved