فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Paranoid

ˈpærənɔɪd ˈpærənɔɪd

صفت تفضیلی:

more paranoid

صفت عالی:

most paranoid

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective noun

وابسته به پارانویا، کژپندارانه، همه دشمن پندارانه (Paranoidal هم می‌گویند)

noun adjective

دچار پارانویا، کژپندار، کج‌خیال، بدگمان، همه دشمن‌پندار (paranoiac هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Don't be so paranoid; not every student hates you!

این‌قدر بدگمان نباش، همه‌ی شاگردان از تو بیزار نیستند!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد paranoid

  1. noun a person afflicted with paranoia
    Synonyms:
    paranoiac
  1. adjective
    Synonyms:
    overly suspicious unreasonably distrustful affected by paranoia having a persecution complex

ارجاع به لغت paranoid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «paranoid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/paranoid

لغات نزدیک paranoid

پیشنهاد بهبود معانی