گذشتهی ساده:
glorifiedشکل سوم:
glorifiedسومشخص مفرد:
glorifiesوجه وصفی حال:
glorifyingجلال دادن، تجلیل کردن، تکریم کردن، تعریف کردن (از)، ستودن، ستایش کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They glorified God and served mankind.
آنان خدا را حمد و نیایش کردند و به خدمت خلق پرداختند.
He glorified his own past.
او گذشتهی خود را مهم جلوه میداد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «glorify» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/glorify