امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Eulogize

    ˈjuːlədʒaɪz ˈjuːlədʒaɪz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adverb
    ستودن، ستایش کردن، مدح کردن، مداحی کردن، تشویق کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - He eulogized the king of France in hopes of receiving a reward.
    - به امید دریافت صله برای پادشاه فرانسه مدیحه‌سرایی کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد eulogize

    1. verb praise, glorify
      Synonyms: acclaim, applaud, bless, celebrate, commend, compliment, cry up, exalt, extol, flatter, give a bouquet, give a posy, hymn, idolize, laud, magnify, panegyrize, pay tribute to, sing praises
      Antonyms: calumniate, condemn, criticize

    ارجاع به لغت eulogize

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «eulogize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eulogize

    لغات نزدیک eulogize

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند