آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Enshrine

ɪnˈʃraɪn ɪnˈʃraɪn

معنی enshrine | جمله با enshrine

verb - transitive

در زیارتگاه گذاشتن، تقدیس کردن، ضریح ساختن (مج) مقدس و گرامی داشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Her name is enshrined in our memory.

نام او در خاطر ما عزیز است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد enshrine

ارجاع به لغت enshrine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enshrine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/enshrine

لغات نزدیک enshrine

پیشنهاد بهبود معانی