با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Hated

    ˈheɪt̬ɪd ˈheɪtɪd
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • سوم‌شخص مفرد:

      hates

    • وجه وصفی حال:

      hating

    • صفت تفضیلی:

      more hated

    • صفت عالی:

      most hated

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    مایه‌ی نفرت، منفور

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - He was the most hated teacher in the school.
    - او منفورترین معلم مدرسه بود.
    - Why is she so hated?
    - چرا او تا این حد مایه‌ی نفرت است؟
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد hated

    1. adjective despised
      Synonyms: loathed, abhorred, abominated, detested, disliked, execrated, cursed, anathematized, unpopular, avoided, shunned, condemned, offensive, undesirable

    ارجاع به لغت hated

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hated

    لغات نزدیک hated

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی