گذشتهی ساده:
characterizedشکل سوم:
characterizedسومشخص مفرد:
characterizesوجه وصفی حال:
characterizingوصف کردن، توصیف کردن، مشخص کردن، متمایز کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They characterize anyone who disagrees with them as a traitor.
آنان هرکس را که با آنها مخالف باشد، خائن توصیف میکنند.
to characterize a friend in a few words
یک دوست را در چند کلمه توصیف کردن
Greed characterized all his deeds.
طمع، کلیهی اعمال او را متمایز میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «characterize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/characterize