آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Comparatively

kəmˈpærətəvli kəmˈpærətəvli

معنی comparatively | جمله با comparatively

adjective

در مقایسه، به‌نسبت، نسبتاً، به‌طور نسبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

These fruits are comparatively cheap.

این میوه‌ها نسبتاً ارزانند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد comparatively

  1. adverb relatively

لغات هم‌خانواده comparatively

سوال‌های رایج comparatively

معنی comparatively به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی comparatively در زبان فارسی به‌صورت «به‌طور مقایسه‌ای» یا «نسبتاً» ترجمه می‌شود.

این قید برای بیان مقایسه یا سنجش یک ویژگی، وضعیت یا شرایط نسبت به چیزی دیگر به‌کار می‌رود و نشان می‌دهد که یک پدیده یا کیفیت در قیاس با موردی دیگر چگونه است. ریشه‌ی این واژه از compare به معنای «مقایسه کردن» و پسوند -atively که حالت قیدی ایجاد می‌کند، گرفته شده است. بنابراین، comparatively به بیان درجه یا سطحی اشاره دارد که با معیار یا مرجعی دیگر سنجیده می‌شود.

در مکالمات روزمره، comparatively برای نشان دادن تفاوت‌ها یا شباهت‌ها به کار می‌رود، بدون اینکه ادعای مطلق درباره‌ی یک ویژگی مطرح شود. به عنوان مثال، جمله‌ی This room is comparatively larger than the other one («این اتاق نسبت به اتاق دیگر بزرگ‌تر است») بیان می‌کند که اندازه‌ی اتاق در قیاس با اتاق دیگر بیشتر است، اما بیان‌کننده‌ی اندازه‌ی دقیق نیست. این کاربرد نشان می‌دهد که comparatively ابزاری برای بیان مقایسه‌ای ملایم و نسبی است.

در متون علمی و پژوهشی، comparatively برای ارائه تحلیل‌های نسبی و داده‌های مقایسه‌ای اهمیت دارد. محققان از آن برای بیان تفاوت یا برتری نسبی میان نمونه‌ها، شرایط یا متغیرها استفاده می‌کنند. برای مثال، The new method is comparatively more efficient than the traditional one («روش جدید نسبت به روش سنتی به‌طور مقایسه‌ای کارآمدتر است») نشان می‌دهد که بهره‌وری روش جدید در قیاس با روش مرسوم افزایش یافته است، اما به صورت مطلق قضاوت نمی‌شود.

از نظر زبانی، comparatively به انتقال دقت و ظرافت در بیان کمک می‌کند. این واژه به نویسنده یا سخنگو امکان می‌دهد نظر خود را به شکلی محتاطانه و متعادل بیان کند و از گزاره‌های افراطی یا قطعی پرهیز نماید. به این ترتیب، comparatively می‌تواند همزمان ابزار تحلیل و ابزار ادب زبانی باشد، زیرا بیان نسبی بودن، احترام به تفاوت‌ها و عدم اغراق را منتقل می‌کند.

از منظر فلسفی و مفهومی، comparatively یادآور این حقیقت است که بسیاری از قضاوت‌ها، ارزیابی‌ها و درک‌های ما از جهان، نسبی هستند و با معیارها و مقایسه‌ها شکل می‌گیرند. این واژه به انسان یادآوری می‌کند که درک واقعیت، اغلب در بستری مقایسه‌ای و نسبی اتفاق می‌افتد و قضاوت مطلق به ندرت ممکن است. comparatively نه تنها یک قید زبانی، بلکه بیانگر نگرش تحلیلی و سنجش‌گرایانه به جهان است.

ارجاع به لغت comparatively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «comparatively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/comparatively

لغات نزدیک comparatively

پیشنهاد بهبود معانی