با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Comparatively

kəmˈpærətəvli kəmˈpærətəvli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    در مقایسه، به‌نسبت، نسبتاً، به‌طور نسبی
    • - These fruits are comparatively cheap.
    • - این میوه‌ها نسبتاً ارزانند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد comparatively

  1. adverb relatively
    Synonyms: similarly, analogously, approximately

لغات هم‌خانواده comparatively

ارجاع به لغت comparatively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «comparatively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/comparatively

لغات نزدیک comparatively

پیشنهاد بهبود معانی