فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Amply

    ˈæmpli ˈæmpli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    • adverb
      به‌طور فراوان، به وفور، به‌طور بیش از حد، سخاوتمندانه
      • - Javad was amply rewarded for his services.
      • - به پاس خدماتش، جواد پاداش قابل‌ملاحظه‌ای دریافت کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد amply

    1. adverb fully, sufficiently
      Synonyms: abundantly, acceptably, adequately, appropriately, bountifully, capaciously, completely, copiously, enough, extensively, fittingly, generously, greatly, lavishly, liberally, plenteously, plentifully, profusely, properly, richly, rightly, satisfactorily, substantially, suitably, thoroughly, well
      Antonyms: illiberal, inadequately, insufficiently

    ارجاع به لغت amply

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «amply» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/amply

    لغات نزدیک amply

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری