بیپول، تنگدست، مفلس، در مضیقهی مالی، لنگپول
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He’s a talented artist, but he's always been a bit hard up.
هنرمند بااستعدادیه، ولی همیشه یهکم بیپول بوده.
They're hard up right now but hoping things will improve soon.
الان در مضیقهی مالی هستن، ولی امیدوارن که اوضاع بهزودی بهتر بشه.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hard up» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hard-up