امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Astern

əˈstɜrːn əˈstɜːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adverb
    در عقب کشتی، به‌طرف عقب، پسین
    • - A keg floated astern.
    • - بشکه‌ای در پس کشتی شناور بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد astern

  1. adverb backward
    Synonyms: abaft, aft, rear, rearward
    Antonyms: forward

ارجاع به لغت astern

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «astern» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/astern

لغات نزدیک astern

پیشنهاد بهبود معانی