پیشنهاد آزمایشی/موقتی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I have a tentative suggestion; let's meet next week.
من یک پیشنهاد آزمایشی دارم؛ بیایید هفته آینده ملاقات کنیم.
The committee put forward a tentative suggestion for the project's timeline.
کمیته یک پیشنهاد موقتی برای جدول زمانی پروژه ارائه کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tentative suggestion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tentative-suggestion