با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Tentatively

ˈten.t̬ə.t̬ɪv.li ˈten.tə.tɪv.li
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more tentatively
  • صفت عالی:

    most tentatively

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    با شک‌وتردید، با دودلی
    • - She tentatively stepped onto the stage, unsure of how the audience would react to her performance.
    • - او با شک‌وتردید روی صحنه رفت و مطمئن نبود که تماشاگران چطور به اجرای او واکنش نشان خواهند داد.
    • - He tentatively suggested that we try a different approach to the problem, but acknowledged that it might not work.
    • - او با دودلی پیشنهاد کرد که رویکرد متفاوتی را برای این مسئله امتحان کنیم اما اذعان کرد که ممکن است کارساز نباشد.
  • adverb
    به طور آزمایشی، به طور غیرقطعی، عجالتاً، فعلاً (به نحوی که ممکن است بعداً تغییر کند)
    • - The project is tentatively assigned to John, but we can reassign it if necessary.
    • - پروژه به طور آزمایشی به جان محول شده است اما در صورت لزوم می‌توانیم آن را به فردی دیگر واگذار کنیم.
    • - She tentatively agreed to go on the trip, but she may change her mind later.
    • - او به طور غیرقطعی موافقت کرد که به سفر برود اما ممکن است بعداً نظر خود را تغییر دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tentatively

  1. adjective
    Synonyms: experimentally, conditionally, provisionally

ارجاع به لغت tentatively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tentatively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tentatively

لغات نزدیک tentatively

پیشنهاد بهبود معانی