صفت تفضیلی:
more tentativelyصفت عالی:
most tentativelyبا شکوتردید، با دودلی
She tentatively stepped onto the stage, unsure of how the audience would react to her performance.
او با شکوتردید روی صحنه رفت و مطمئن نبود که تماشاگران چطور به اجرای او واکنش نشان خواهند داد.
He tentatively suggested that we try a different approach to the problem, but acknowledged that it might not work.
او با دودلی پیشنهاد کرد که رویکرد متفاوتی را برای این مسئله امتحان کنیم اما اذعان کرد که ممکن است کارساز نباشد.
به طور آزمایشی، به طور غیرقطعی، عجالتاً، فعلاً (به نحوی که ممکن است بعداً تغییر کند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The project is tentatively assigned to John, but we can reassign it if necessary.
پروژه به طور آزمایشی به جان محول شده است اما در صورت لزوم میتوانیم آن را به فردی دیگر واگذار کنیم.
She tentatively agreed to go on the trip, but she may change her mind later.
او به طور غیرقطعی موافقت کرد که به سفر برود اما ممکن است بعداً نظر خود را تغییر دهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tentatively» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tentatively