با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

On Trial

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

collocation B2
1- در دست آزمایش 2- در دست دادرسی 3- درحال گذراندن دوره‌ی آزمایشی 4- به‌طور آزمایشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد on trial

  1. adverb before a court of law
    Synonyms: before the court, in litigation, under examination, under suspicion

ارجاع به لغت on trial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «on trial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/on-trial

لغات نزدیک on trial

پیشنهاد بهبود معانی