با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Cutoff

ˈkʌt̬ɑːf ˈkʌtɒf-ɒːf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    راه میان‌بر، قطع جریان، هر نوع وسیله قطع چیزی
    • - The cutoff age is forty.
    • - محدودیت سن چهل سالگی است (یعنی: اشخاصی که سن آن‌ها از 40 بیشتر است مشمول این قانون یا کار یا استخدام نمی‌شوند).
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cutoff

  1. noun A route shorter than the usual one
    Synonyms: shortcut, crosscut

ارجاع به لغت cutoff

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cutoff» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cutoff

لغات نزدیک cutoff

پیشنهاد بهبود معانی