معنی lhasa به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈlɑːsə ˈlɑːsə

معنی

لهاسا (پایتخت تبت)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lhasa

noun The sacred city of Lamaism; known as the Forbidden City for its former inaccessibility and hostility to strangers

Synonyms: lassa, capital of Tibet, forbidden-city
noun A breed of terrier having a long heavy coat raised in Tibet as watchdogs

Synonyms: lhasa-apso

ارجاع به لغت lhasa

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «lhasa» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lhasa

لغات نزدیک lhasa

- lgbtqia
- lgth
- lhasa
- lhasa apso
- lhd or lhd

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel