صدای جرنگ (مثل صدای افتادن پول خرد)، چسبیدن، پیوستن، وفادار بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her wet dress clung to her weak body.
پیراهن خیس او به بدن نحیفش چسبیده بود.
A morning glory had clung to a tree and was choking it.
نیلوفر محکم به درخت آویخته بود و داشت آن را خفه میکرد.
Even though he is thirty years old, he is still clinging to his parents.
با آنکه سی سال دارد هنوز به والدینش چسبیده است.
She still clings to the idea that her husband will finally make up with her.
او هنوز بر این باور است که شوهرش بالأخره با او آشتی خواهد کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cling» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cling