فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Shtick

ʃtɪk ʃtɪk

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

انگلیسی آمریکایی طنز، شوخ‌طبعی، مسخره‌بازی، کار خنده‌دار (توسط یک کمدین)

The comedian's shtick always involves clever wordplay and puns.

طنز این کمدین همیشه شامل بازی با کلمات و جناس‌های هوشمندانه است.

His shtick of impersonating famous people always gets a big reaction from the crowd.

کار خنده‌دار او در تقلید هویت افراد مشهور همیشه با واکنش شدید جمعیت مواجه می‌گردد.

noun countable

انگلیسی آمریکایی توانایی یا فوت‌ و فن خاصی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

His shtick is telling cheesy jokes.

توانایی‌اش در گفتن جوک‌های باحال است.

The comedian's shtick involved performing magic tricks while telling jokes.

توانایی این کمدین، انجام شعبده‌بازی در حین گفتن جوک بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shtick

  1. noun (Yiddish) a prank or piece of clowning
    Synonyms:
    schtick shtik
  1. noun (Yiddish) a devious trick; a bit of cheating
    Synonyms:
    schtick shtik

ارجاع به لغت shtick

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shtick» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shtick

لغات نزدیک shtick

پیشنهاد بهبود معانی