امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Boastful

ˈboʊstfl ˈbəʊstfl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more boastful
  • صفت عالی:

    most boastful

معنی و نمونه‌جمله

adjective
لاف‌زن، چاخان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- He is a boastful man.
- او آدم خودستایی است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد boastful

  1. adjective bragging
    Synonyms:
    arrogant big big-headed bombastic cocky conceited crowing egotistic egotistical exultant full of hot air hifalutin hot stuff know-it-all loudmouth on ego trip pompous pretentious puffed-up self-aggrandizing self-applauding smart-alecky snooty strutting stuck-up swaggering swanky swollen-headed too big for one’s britches vainglorious vaunting windbag
    Antonyms:
    deprecating modest

ارجاع به لغت boastful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «boastful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/boastful

لغات نزدیک boastful

پیشنهاد بهبود معانی