گندهدماغ، ازدماغفیلافتاده، پرافاده، افادهای
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The stuck-up student refused to talk to anyone.
دانشآموز گندهدماغ حاضر نشد با کسی صحبت کند.
His stuck-up behavior made it difficult for others to approach him.
رفتار افادهای او نزدیک شدن به او را برای دیگران دشوار میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «stuck-up» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stuck-up