همچنین میتوان از highty-tighty به جای hoity-toity استفاده کرد.
خودمهمپندار، پرفیسوافاده، پرافاده، افادهای، مغرور
The hoity-toity businessman strutted around the office, acting as if he owned the place.
تاجر خودمهمپندار به دور دفتر میچرخید و طوری رفتار میکرد که انگار صاحب آن مکان است.
She is a hoity-toity designer.
او طراح پرفیسوافادهای است.
انگلیسی بریتانیایی دمدمی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The hoity-toity teenager couldn't seem to hold a conversation for more than a few minutes.
به نظر میرسید که این نوجوان دمدمی بیش از چند دقیقه نمیتوانست به گفتوگو ادامه دهد.
The hoity-toity man constantly changed his mind.
مرد دمدمی مدام نظرش را عوض میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hoity-toity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hoity-toity