با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Exultant

ɪɡˈzʌltənt ɪɡˈzʌltənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    شاد، شاد و سرمست، شورمند، پرشور‌و‌شعف، پیروزمند
    • - he looked at the captives with an exultant eye.
    • - با نگاه پیروزمندانه به اسیران نظر کرد.
    • - The exultant crowds were dancing in the streets.
    • - جمعیت پر‌شور‌و‌شعف در خیابان‌ها می‌رقصیدند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد exultant

  1. adjective very happy
    Synonyms: blown away, delighted, ecstatic, elated, exulting, flipping, flushed, flying, gleeful, high, joyful, joyous, jubilant, overjoyed, rejoicing, reveling, transported, triumphant, turned on, wowed
    Antonyms: depressed, discouraged, sad, sorrowful, unhappy

ارجاع به لغت exultant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exultant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exultant

لغات نزدیک exultant

پیشنهاد بهبود معانی