صفت تفضیلی:
more ecstaticصفت عالی:
most ecstaticنشئهشده، بهوجدآمده، نشئهای، جذبهای
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the ecstatic element in medieval religions
عامل خلسه در ادیان قرون وسطایی
to become ecstatic
بیخویش شدن
She became ecstatic upon seeing her long-lost child.
با دیدن فرزند گم گشتهی خود از خود بیخود شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ecstatic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ecstatic