قلمبهسلمبه، پرطمطراق، گزاف، اغراقآمیز، گُندهگوزانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His bombastic speech failed to impress the audience.
سخنرانی اغراقآمیز او نتوانست تماشاگران را تحتتأثیر قرار دهد.
His bombastic claims were quickly debunked by experts.
ادعاهای قلمبهسلمبهی او بهسرعت توسط کارشناسان رد شد.
The film was criticized for its bombastic special effects.
این فیلم به دلیل جلوههای پرطمطراق خود مورد انتقاد قرار گرفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bombastic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bombastic