امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Deprecate

ˈdeprɪkeɪt ˈdeprɪkeɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
بد دانستن، قبیح دانستن، ناراضی بودن از

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- They deprecated church music and songs.
- آنان موسیقی و آواز کلیسایی را نهی می‌کردند.
- He used to deprecate his own achievements.
- او موفقیت‌های خود را ناچیز می‌شمرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deprecate

  1. verb belittle, condemn
    Synonyms:
    cut down to size depreciate derogate detract disapprove of discommend discountenance disesteem disfavor disparage expostulate frown mudsling not go for object pooh-pooh poor mouth protest against put down rip run down take dim view of take down take exception to
    Antonyms:
    approve build up commend compliment endorse laud praise

ارجاع به لغت deprecate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deprecate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deprecate

لغات نزدیک deprecate

پیشنهاد بهبود معانی