آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Frown

    fraʊn fraʊn

    گذشته‌ی ساده:

    frowned

    شکل سوم:

    frowned

    سوم‌شخص مفرد:

    frowns

    وجه وصفی حال:

    frowning

    شکل جمع:

    frowns

    معنی frown | جمله با frown

    verb - intransitive verb - transitive C2

    اخم کردن، روی در هم کشیدن، چین به ابرو انداختن، سگرمه‌های خود را در هم کشیدن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    When she saw us, she frowned.

    وقتی ما را دید، اخم کرد.

    He raised his hand and frowned at his watch.

    دست خود را بالا آورد و با اخم به ساعتش نگاه کرد.

    noun countable

    اخم، اخم‌وتخم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    an old man with a perpetual frown

    پیرمردی با اخم همیشگی

    When he saw me, his frown became deeper.

    وقتی مرا دید، اخم‌وتخم او شدیدتر شد.

    verb - intransitive verb - transitive

    ناپسند شمردن، نپسندیدن (با اخم)

    The natives frowned upon the way we dressed.

    بومیان از طرز لباس پوشیدن ما خوششان نمی‌آمد.

    Gambling is frowned upon in this country.

    در این کشور قمار را بد می‌دانند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد frown

    1. verb scowl
      Synonyms:
      glare glower grimace sulk pout look stern look black lower knit brows give a dirty look cloud up give the evil eye look daggers do a slow burn
      Antonyms:
      smile grin
    1. verb disapprove
      Synonyms:
      dislike object discourage disfavor deprecate show displeasure discountenance not take kindly to look askance at disesteem discommend
      Antonyms:
      approve encourage condone

    Phrasal verbs

    frown upon (or on)

    ناپسند شمردن، ناخشنودی نشان دادن، مذموم شمردن

    سوال‌های رایج frown

    گذشته‌ی ساده frown چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده frown در زبان انگلیسی frowned است.

    شکل سوم frown چی میشه؟

    شکل سوم frown در زبان انگلیسی frowned است.

    شکل جمع frown چی میشه؟

    شکل جمع frown در زبان انگلیسی frowns است.

    وجه وصفی حال frown چی میشه؟

    وجه وصفی حال frown در زبان انگلیسی frowning است.

    سوم‌شخص مفرد frown چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد frown در زبان انگلیسی frowns است.

    ارجاع به لغت frown

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «frown» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frown

    لغات نزدیک frown

    • - frowardly
    • - frowardness
    • - frown
    • - frown of disapproval
    • - frown upon (or on)
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.