گذشتهی ساده:
frownedشکل سوم:
frownedسومشخص مفرد:
frownsوجه وصفی حال:
frowningشکل جمع:
frownsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ناپسند شمردن، ناخشنودی نشان دادن، مذموم شمردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «frown» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/frown