خودسری، خودرأیی، سرسختی، سرکشی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her frowardness often led to misunderstandings in conversations.
خودرأیی او اغلب منجر به سوءتفاهم در گفتوگوها میشد.
The frowardness of the child surprised his parents at the dinner table.
خودسری کودک والدینش را سر میز شام متعجب کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «frowardness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frowardness