آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Frowardly

ˈfroʊərdli ˈfrəʊədlɪ

معنی frowardly | جمله با frowardly

adverb

خودسرانه، با خود‌رأیی، با سرکشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

She frowardly refused to follow the rules set by the committee.

او با سرکشی از پیروی از قوانین تعیین‌شده توسط کمیته امتناع کرد.

The child spoke frowardly, ignoring his parents' warnings.

کودک خودسرانه با نادیده گرفتن هشدارهای پدر و مادرش حرف می‌زد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت frowardly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frowardly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frowardly

لغات نزدیک frowardly

پیشنهاد بهبود معانی