امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Discountenance

dɪsˈkaʊntənəns dɪsˈkaʊntɪnəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
(رسمی) تأیید نکردن، نپذیرفتن، نپسندیدن، موافقت نکردن با، مخالفت کردن با، تصویب نکردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The rich discountenanced elementary education for the workers.
- طبقه‌ی ثروتمند آموزش ابتدایی برای کارگران را نپذیرفتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد discountenance

  1. verb reject, oppose
    Synonyms:
    condemn count me out deprecate disapprove discommend discourage disesteem disfavor dispute frown on hold no brief for not go for not stand for object to put down resist take a dim view of take exception to
    Antonyms:
    approve back countenance sanction support
  1. verb embarrass, disconcert
    Synonyms:
    abash chagrin confuse discomfit discompose faze humiliate rattle shame

ارجاع به لغت discountenance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «discountenance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/discountenance

لغات نزدیک discountenance

پیشنهاد بهبود معانی