دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یا کهانت، امامت، اسقفی کردن، فضل فروشی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He often pontificated on matters outside his field.
اغلب دربارهی مطالب خارج از رشتهی خودش اظهار فضل میکرد.
The error of those who pontificated about the outcome of the elections became evident.
اشتباه آنان که دربارهی نتیجهی انتخابات اظهار اطلاع میکردند عیان شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pontificate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pontificate