امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Harangue

həˈræŋ həˈræŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adverb
رجزخوانی، با صدای بلند نطق کردن، نصیحت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- He harangued us for two hours on the virtues of vegetarianism.
- او با دو ساعت صحبت درباره‌ی خوبی‌های گیاه‌خواری سر همه را برد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد harangue

  1. noun long lecture
    Synonyms:
    address chewing out declamation diatribe discourse exhortation hassle jeremiad oration philippic reading out screed sermon speech spiel spouting tirade
  1. verb give a long lecture
    Synonyms:
    accost address apostrophize buttonhole chew out declaim exhort get on a soapbox go on about hold forth orate perorate rant rave soapbox spiel spout stump talk to yell at

ارجاع به لغت harangue

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «harangue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/harangue

لغات نزدیک harangue

پیشنهاد بهبود معانی