امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Harangue

həˈræŋ həˈræŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adverb
رجزخوانی، با صدای بلند نطق کردن، نصیحت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- He harangued us for two hours on the virtues of vegetarianism.
- او با دو ساعت صحبت درباره‌ی خوبی‌های گیاه‌خواری سر همه را برد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد harangue

  1. noun long lecture
    Synonyms: address, chewing out, declamation, diatribe, discourse, exhortation, hassle, jeremiad, oration, philippic, reading out, screed, sermon, speech, spiel, spouting, tirade
  2. verb give a long lecture
    Synonyms: accost, address, apostrophize, buttonhole, chew out, declaim, exhort, get on a soapbox, go on about, hold forth, orate, perorate, rant, rave, soapbox, spiel, spout, stump, talk to, yell at

ارجاع به لغت harangue

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «harangue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/harangue

لغات نزدیک harangue

پیشنهاد بهبود معانی