آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Perorate

ˈperəˌreɪt ˈperəreɪt

معنی perorate | جمله با perorate

verb - intransitive

سخن به درازا کشاندن، نطق کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

He perorated for two long hours.

دو ساعت متوالی سخنرانی کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد perorate

  1. verb to harangue
    Synonyms:
    speak address lecture declaim orate expatiate mouth rant rave harangue
  1. verb to summarize
    Synonyms:
    sum up conclude epitomize

ارجاع به لغت perorate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «perorate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/perorate

لغات نزدیک perorate

پیشنهاد بهبود معانی