با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Evangelize

ɪˈvændʒəlaɪz ɪˈvændʒəlaɪz ɪˈvændʒəlaɪz
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

این فعل در انگلیسی بریتانیایی به‌صورتِ evangelise نوشته می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive
    (مسیحیت) تبشیر کردن، توضیح دادن و تلاش به‌منظورِ متقاعد کردن مردم برای مسیحی شدن (اغلب با سفر کردن و گفتن باورها و عقاید به مردم)، (به دین مسیحیت) بشارت دادن
    • - The area was evangelised by French missionaries.
    • - میسیونرهای فرانسوی در این منطقه به تبشیر پرداختند.
    • - Preachers and ministers evangelize from the pulpit in their churches every Sunday.
    • - واعظان و کشیش‌ها در کلیساهای خود هر یکشنبه از پشت میز خطابه (=منبر) مردم را به آیین مسیحیت بشارت می‌دهند.
    • - Irish monks had settled there in the seventh century to evangelize.
    • - راهبان ایرلندی در قرن هفتم برای انجام تبلیغ و تبشیر در آنجا ساکن شده بودند.
  • verb - intransitive
    (صحبت کردن در مورد اینکه چیزی بسیار خوب است) تبلیغ کردن
    • - I wish she would stop evangelising about the virtues of free market economics.
    • - ای کاش از تبلیغ درباره‌ی فضایل اقتصاد بازار آزاد دست بر می‌داشت.
    • - Some accused him of evangelizing for American power.
    • - برخی او را به تبلیغ برای قدرت آمریکا متهم کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد evangelize

  1. verb To deliver a sermon, especially as a vocation
    Synonyms: preach, sermonize
  2. verb Convert to Christianity
    Synonyms: convert, evangelise, preach, proselytize, instruct

ارجاع به لغت evangelize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «evangelize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/evangelize

لغات نزدیک evangelize

پیشنهاد بهبود معانی