امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pontiff

ˈpɑːnt̬ɪf ˈpɒntɪf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کاهن بزرگ، کشیش بزرگ، پاپ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pontiff

  1. noun The head of the Roman Catholic Church
    Synonyms:
    pope prelate bishop cardinal Catholic Pope pontifex his-holiness Roman Catholic Pope holy-father vicar-of-christ bishop-of-rome

ارجاع به لغت pontiff

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pontiff» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pontiff

لغات نزدیک pontiff

پیشنهاد بهبود معانی