شکل جمع:
peacocksطاووس نر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
The peacock displayed its vibrant feathers in the sunlight.
طاووس نر پرهای درخشان خود را زیر نور خورشید به نمایش گذاشت.
She painted a stunning picture of a peacock perched on a branch.
او تصویری خیرهکننده از طاووسی که روی شاخه قرار داشت را نقاشی کرد.
قدیمی فخرفروش، متکبر، خودنما
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
At the office, he's known as the peacock, always wearing the latest fashion trends.
در دفتر، او بهعنوان خودنما شناخته میشود و همیشه جدیدترین لباسها را میپوشد.
The peacock in our group never misses a chance to show off his expensive watches.
فخرفروش گروه ما هرگز فرصتی را برای به رخ کشیدن ساعتهای گران قیمتش از دست نمیدهد.
فخرفروشی کردن، به رخ کشیدن، پز دادن
He loves to peacock whenever he attends social events.
او دوست دارد هر زمان که در رویدادهای اجتماعی شرکت میکند، فخرفروشی کند.
At the party, he couldn't help but peacock in his new suit.
در مهمانی ، او نتوانست جلوی خودش را بگیرد و کتشلوار جدیدش را به رخ کشید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «peacock» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/peacock