گذشتهی ساده:
bandiedشکل سوم:
bandiedسومشخص مفرد:
bandiesوجه وصفی حال:
bandyingصفت تفضیلی:
bandierصفت عالی:
bandiestرد و بدل کردن، این سو و آن سو پرت کردن، بحث کردن، چوگان سر کج، چوگانبازی، کچ، چنبری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The ideas bandied back and forth between producers and writers.
عقایدی که مرتباً بین نویسندگان و کارگردانان مبادله میشد.
The reports being bandied about are completely false.
گزارشهایی که دهانبهدهان میگردد، کاملاً دروغ است.
Don't bandy words with him; he is very testy.
با او یک و دو نکن، خیلی زودخشم است.
گذشتهی ساده bandy در زبان انگلیسی bandied است.
شکل سوم bandy در زبان انگلیسی bandied است.
وجه وصفی حال bandy در زبان انگلیسی bandying است.
سومشخص مفرد bandy در زبان انگلیسی bandies است.
صفت تفضیلی bandy در زبان انگلیسی bandier است.
صفت عالی bandy در زبان انگلیسی bandiest است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bandy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bandy