با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Knock About

American: ˈnɑːkəˈbaʊt British: nɒkəˈbaʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • phrasal verb
    پرسه زدن، ولگردی کردن
  • phrasal verb
    ول گشتن، وقت را به بطالت گذراندن
  • phrasal verb
    نامرتب زندگی کردن
  • phrasal verb
    با خشونت رفتار کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد knock about

  1. phrasal verb Spend time companionably; to hang around
  2. phrasal verb Engage in a relaxing activity in; to hang around in
  3. phrasal verb Be located in or mislaid in
  4. phrasal verb Hit or behave violently towards

ارجاع به لغت knock about

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «knock about» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/knock about

پیشنهاد بهبود معانی