امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Forensic

fəˈrensɪk / / -zɪk fəˈrensɪk / / -zɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
دادگاهی، بحثی، قانونی، مربوط به سخنرانی، جدلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد forensic

  1. adjective judicial, legal
    Synonyms: argumentative, debatable, dialectic, dialectical, disputative, juridical, juristic, moot, polemical, rhetorical

ارجاع به لغت forensic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «forensic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/forensic

لغات نزدیک forensic

پیشنهاد بهبود معانی